جدول جو
جدول جو

معنی شاخ حجامت - جستجوی لغت در جدول جو

شاخ حجامت
در پزشکی شاخ میان تهی گاو که دو سر آن سوراخ دارد و حجام با آن پوست بدن را می مکد تا ورم کند بعد استره می زند و دوباره شاخ را می چسباند تا مقداری خون داخل آن شود، شاخ حجّام
تصویری از شاخ حجامت
تصویر شاخ حجامت
فرهنگ فارسی عمید
شاخ حجامت
(خِ حِ مَ)
شاخ حجام. سمیرا. کبه. شاخ گوسفند است که سر باریک آن سوراخ است و برآن تکۀ پوستی است. حجام سر گشاد را بر عضو کسی که میخواهد حجامت کند می گذارد و هوای داخل شاخ را میمکدسپس آن تکۀ پوست را بر سوراخ سر باریک میگذارد تا هوا داخل نشود و پس از چند دقیقه که پوست زیر شاخ ورم میکند شاخ را بر میدارد و بر جای ورم چند استره میزند و باز شاخ را می چسباند و چون پر از خون شود آن را برداشته خالی میکند و باز می چسباند تا بقدر لازم خون گرفته شود. (از فرهنگ نظام). و رجوع به شاخ شود
لغت نامه دهخدا
شاخ حجامت
کبه کوپه
تصویری از شاخ حجامت
تصویر شاخ حجامت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شاخ حجام
تصویر شاخ حجام
شاخ حجامت، در پزشکی شاخ میان تهی گاو که دو سر آن سوراخ دارد و حجام با آن پوست بدن را می مکد تا ورم کند بعد استره می زند و دوباره شاخ را می چسباند تا مقداری خون داخل آن شود
فرهنگ فارسی عمید
(خِ حَجْ جا)
شاخ حجامت. سمیرا. کبه. رجوع به شاخ و شاخ حجامت شود
لغت نامه دهخدا